بسم الله الرحمن الرحیم
سلام به عشق ، امید و کلمه سوم از خاطرم رفت این سه تا تو یک یک قاب با زمینه خونه های. قدیمی به دیوار راهرو مرکز درمانی بیماران سرطانی نوشته شده بود ،
حس یک روز بازدید مثل بازدید های مدرسه رو داشتم گفتم بیا بنویسم ،، از دفعه قبل که قول دادم آون کیس بخس اعصاب رو بنویسم مدت زیادی گذشته و تو این ۲ماه اتفاقاتی هم از قبیل گرفتن آنفولانزا شدید در بخش عفونی برام رخ داد .
نمیدونم این کتابم رو چرا همش با خودم اینرو و انور میبرم ، من چه حس خوب دارم امروز چرا ؟
چون جدیدا کتاب هنر شفاف اندیشیدن از رولف دوبلی رو دارم میخونم ترجمه عادل فردوسی پور تو یکی از سر فصل ها اشاره میکند زمانی که جوان بوده ۳ تا کانال تلویزیونی ، ۲ نوع استیک و یک نوع تلفن بوده ولی الان با هر روزه با گزینه های خیلی خیلی بیشتری رو به رو هستیم حتی دیگه آدامس هم هزاران نوع هست یا توی رشته یا خودمان با هزاران منبع مختلف رو به رو هستیم بعد در انتهای صحبتش و نتیجه گیری فصل میگه که سعی کن از کمال گرایی مطلق جلوگیری کنی ، و قبلش آگاهانه تصمیم بگیر و انتخاب کنی .
دگیه فعلا رو به سبک مینیمالیسم آمدم و تازه نوشتن بولت ژورنال رو شروع کردم بماند که خیلی هم مقاومت میرم اما احساس میکنم خیلی خوب میشه موثر کهافتاد ان شالله قبل از شروع سال جدید میان دربارش بنویسم که اگر روزی روزگاری خواننده ای عاشق شد به کارش بیاید،،
و اما درباره ایران مهر اینجا خب من مشهد ، تهران و شهرهای بزرگ تر رو نمیدونم اما امروز اینجا خیلی احساس خوبی بهم دست دآد اینجا که ادامه عکسش رو میگذارم مرکز درمانی (شیمی درمانی ، رادیوتراپی )بیمار سرطانی هست که همت دو خیر بزرگوار که مبالغ زیادی رو دادند و کمک مردمی ساخته شده و به حضور وزیر بهداشت وقت افتتاح شده است سابقا بیمار که تشخیص سرطان براین داده میشد مجبور بودند برای دوره درمانی به مشهد یا شهر های اطراف بودند اما اینجا حداقل بار دغدغه های این چنینی از روی دوش بیمار برداشته می شود . فقط بگم خدا خیرشان بدهد . و خدای شکرت ،
یاد جمله ای از دکتر الهی قمشه ای افتادم که با این مضمون که آدم حتما که نباید ادیسون باشه ، سعی کنیم خوب باشیم از امروز خدای خوبم میخواهم آدم خوبی باشم Just this .
ادامه مطلب
درباره این سایت